نوشتههای تارا

امروزخیلی خوب نبودم. انگاردیگه دوست دارم وحشی باشم. هروقت دلم میخواد وهرکارکه دلم میخوادبکنم. اصلا نمیخوام درگیرنظم باشم. دوست دارم هرکاردلم میخوادبکنم آزادو رها. مهمان داشتم وبااینکه خودی بودند اما شایدبیخئدی احساس میکردم گیرم.بدم نمیومد برم پیاده روی وشایدهم بدمینتون. اصلادوست داشتم براخودم باشم.حدود 11صبح طبق گاهی اوقات میخواستم برم برای اجرا. انگارهم دلم میخواست وهم نه ازاونوقتایی که هرچی تنت میکنی راضی نمیشی وخوشت نمیاد. نوشتههای تارا...

حسادت

عجب جس عچیبیه این حسادت>

توجاهای مختلف میادسراغ آدما

جاافتاده که نوی خانمها بیشتره اما حقیقتا دربین همه هست واصلا جنسیت حالیش نیست. فقط روکش توجیهیش متفاوته.

درآقایون غیرت هست.درخانم ها هم اگرزنی به همسرش درموردی اعتراض کنه بلاغاصله باانگ حسود خفه اش میکنند.

درحالیکه پشتش دنیایی حرفه وطرف میخوادبگه که درد دارم. 

نوشتههای تارا...